آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۲ فروردین ۲۲, پنجشنبه

تاثیر اقلیت

دفتر مقالات (شماره دوم، آبان و آذر92)

این مطلب قسمت دوم مطلبی با عنوان «اقلیت و کوله بار قضاوت» است که در فصل‌نامه «من مثل تو» منتشر شده بود. می توانید قسمت اول این مقاله را در ادامه مطلب بخوانید. 
گروه سردبیری

در نسخه قبل به این پرداخته شد که گروه اکثریت بطور اغراق آمیزی درباره اقلیت قضاوت میکنه. یعنی اگر بخشی از یک اقلیتی به یک موفقیتی دست پیدا کنه، اکثریت اینطور خواهد دید که اون اقلیت خیلی موفق هستن و برعکس. این پدیده ای هست که هم میتونه به نفع یک اقلیت باشه و هم به ضررش. همونطور که موفقیت یک بخشی از اقلیت باعث جلب احترام اکثریت میشه، سر زدن رفتارهایی خلاف ارزشهای اکثریت از سوی یک بخش کوچکی از اقلیت شدیدا به ضرر کل اون اقلیت تمام خواهد شد. برای مشخص تر شدن این بحث به چند تا مثال اشاره میکنم. چند وقت پیش دو تا از آقا پسرها توی خیابون همدیگه رو بوسیده بودن. یکی دیگه از بچه ها هم معمولا توی خیابون طوری رفتار میکنه که توجه پسرهای استریت رو جلب کنه بلکه باب آشنایی باز بشه، آشنایی با هدف برقراری رابطه جنسی. مثال بعدی مربوط به شکل لباس پوشیدن و آرایش کردن یکی از بچه هاست که توی اماکن عمومی توجه زیادی رو جلب میکنه. و اما یکی از بچه ها هنرمند شناخته شده ای هست، تحصیلات عالیه داره، از نظر اقتصادی موفقه، لباسهای خیلی شیکی میپوشه و با اعتماد بنفس کامل خودش رو به دوستان و آشنایانش یک همجنسگرا معرفی میکنه. من بشخصه به تمام افرادی که اسم بردم احترام یکسان میزارم و سیستم ارزش گزاری من وابسته به معرفت، محبت و صداقت افراد هست. از نظر من وقتی دو نفر همدیگه رو توی خیابون ببوسن به خودشون ربط داره. لباس پوشیدن افراد و اینکه با چه کسانی و به چه میزان میخوان ارتباط جنسی برقرار کنن به خودشون ربط داره. اگر کسی هم در زندگیش پیشرفت بکنه، باز به خودش ربط داره و خودش از موفقیتهاش لذت میبره. نهایتا هیچ کدوم از این چیزهایی که گفتم تعیین نمیکنه که به یکی توجه بکنم یا نه. در حقیقت اون چیزی که من در افراد بدنبالش میگردم اینه که وقتی با هم هستیم از هم صحبتیمون لذت ببریم، به هم دروغ نگیم، کسی رو اذیت نکنیم، باعث ناراحتی کسی نشیم، دزدی نکنیم، به فکر سوء استفاده از هم نباشیم، و در کل چیزهایی از این قبیل. اما مشکل اینجاست که مهم نیست نظر من چیه، مهم اینه که جامعه ای که ما امروز باهاش روبرو هستیم بر اساس لباس پوشیدن ما در مورده ما قضاوت میکنه، بر اساس شوخی و خنده ما در خیابون ممکنه ما رو مسخره کنه، و در صورتی که دو تا پسر همدیگه رو تو خیابون ببوسن هزار جور حرف و حدیث درست میکنن و برچسب های مختلفی مثل «فاسد» و کلمه های دیگه ای که جایز نیست در اینجا گفته بشه رو برای توصیف اقلیت همجنسگرا بکار میبرن. حتی ممکنه کار به جایی برسه که اقدام به آزار و اذیت همجنسگراها بکنن. 
سوالاتی که مطرح میشه اینا هستن: آیا باید مطابق میل اکثریت لباس پوشید؟ آیا اگر کسی دوست داره آرایش بکنه، بخاطر نظر منفی اجتماع باید از این کار چشم بپوشه؟ و سوال کلی اینکه آیا ما باید زندگیمون رو بر اساس انتظارات اجتماع از خودمون شکل بدیم؟ ... جواب دادن به این سوالات اصلا کار ساده ای نیست. چرا که قبل از اینکه اصلا بتونیم به این بحث وارد بشیم باید مشخص کنیم فلسفه اخلاقی که به ما کمک میکنه تا خوب و بد رو تعریف کنیم چی هست. مثلا اگر میگیم دروغ گفتن کاره بدیه، چرا کاره بدی هست؟ و اگر می گیم کمک کردن به دیگران کاره خوبیه، چرا خوب هست؟ منظور اینکه بر اساس چه معیارهایی تصمیم می گیریم که کاری خوب یا بد هست؟ حالا اگر مبنای قضاوت اخلاقی ما با جامعه متفاوته، باید چکار کرد. در اینجا لازمه یک پدیده دیگه معرفی بشه. پدیده ای که معروف به «تاثیر اقلیت « هست. برای تعریف «تاثیر اقلیت» باید یک عبارت دیگه رو هم تعریف کنیم: «سیاستهای هویتی» ، عبارتی که در اواخر قرن بیستم در پی فعالیتهای فمنیستها، همجنسگراها و حرکتهای قومی رایج شد. سیاستهای هویتی مباحثی هستند که بر منافع فرد تمرکز دارن، که در نتیجه تعلق فرد به یک گروه نژادی، مذهبی، جنسیتی و یا جهت گیری جنسی شکل میگیرن. به بیان ساده تر وقتی فردی عضوی از یک گروه اقلیت هست، برای رسیدن به حقوق خودش و تامین منافعش سعی میکنه خودش رو طوری به اکثریت معرفی کنه که به رسمیت شناخته بشه، به حقوقش دست پیدا کنه، و مورده احترام قرار بگیره. مجموعه کارها و حرفهاش که همسو با هدف مذکور هستن بعنوان سیاستهای هویتی شناخته میشن. و اما «تاثیر اقلیت» یکی از اجزای اصلی سیاستهای هویتی است. هنگامی که اکثریت تحت تاثیر اقلیت قرار بگیره طوری که ارزشهای اقلیت به اکثریت تزریق بشن به نحوی که باورها و رفتارهای اقلیت توسط اکثریت پذیرفته بشن تاثیر اقلیت رخ داده است [1]. چنین تاثیری باعث تغییر در عقاید خصوصی افراد در جامعه اکثریت میشود و در نظرات فرد تحولی رخ میدهد. زمانی احتمال وقوع تاثیر اقلیت بالا میره که گروه اقلیت یکپارچه و ثابت قدم باشن، انعطاف پذیر باشن و برای اکثریت دارای جذابیت. هنگامی که نظرات گروه اقلیت متزلزل و غیر هماهنگ باشند، اکثریت توجهی به آنها نمیکنند. مشکلی که بین جامعه همجنسگرایان ایرانی وجود دارد. آیا خود همجنسگراها میدانند که چه می خواهند؟ آیا خودشان را قبول کرده اند؟ آیا هدفها و مسیر رسیدن به آن هدفها را مشخص کرده اند؟
اکثریت ارزشهای خودش رو از طریق میل افراد به مورده قبول واقع شدن انتقال میدهد. یعنی چون افراد می خوان از سوی دیگران مورده قبول و تایید واقع بشن، مطابق با باورها و رفتارهای اکثریت رفتار می کنن. اما زمانی که یک اقلیت بخواهد اکثریت را تحت تاثیر خود قرار دهد باید از طریق ارائه اطلاعاتی که اکثریت نمیداند و انتظارش را ندارد عمل کند. اطلاعات جدید یا غیر منتظره توجه اکثریت را به خود جلب میکنند. هنگامی که اکثریت پی ببرد که در نظرات اقلیت اعتبار و شایستگی وجود دارد، احتمال آنکه همه یا بخشی از آن را بپذیرد وجود دارد. 
تمامی مطالبی که در اینجا گفته میشن صرفا جنبه اطلاع رسانی دارن. تصمیم اینکه با توجه به چنین پدیده هایی همچون قضاوت اغراق آمیز اکثریت درباره اقلیت، تاثیر اقلیت و مفاهیمی همچون سیاستهای هویتی، باید چه عقایدی داشت و چه رفتاری، تصمیم با شماست. شاید نظر شخصی ما این باشه که اشکالی نداره هر طور که دلمون میخواد لباس بپوشیم، اما سیاستهای هویتی ما این باشه که بخاطر پیشگیری از عکس العمل منفی اجتماع، طوری لباس بپوشیم که از نظر اکثریت خوب و مناسب قلمداد بشه، اما در کنارش مشغول فعالیتهایی باشیم که بتدریج ارزشهای ذهنی مربوط به اقلیت خودمون رو به اجتماع تزریق کنیم و هنگامی که پدیده تاثیر اقلیت بطور موفقیت آمیزی اتفاق افتاد، هر طور که خواستیم لباس بپوشیم. منتظر نظرات شما هستیم.
هوداد


1. Sampson, e (1991). Social worlds, personal lives: a introduction to social psychology. (6th Ed). Sa Diego, CA: Harcourt Brace Jovanovich.


اقلیتی‌ها و کوله‌بار قضاوت


مطلبی که می خوانید در شماره اول فصل نامه من مثل تو منتشر شده است. انتشار این مطلب همان طور که در سرمقاله گفته شد، به دنبال ادغام من مثل تو در اقلیت صورت گرفته. قسمت دوم این مقاله را با عنوان «تاثیر اقلیت» در دفتر مقالات بخوانید
گروه سردبیری




وقتی که خواسته ها و اهداف آدمها بر اساس اطلاعات درست و منطق شکل نگرفته باشن در زندگیشون دچار ناکامی میشن. ما در جامعه ای زندگی میکنیم که دگرباشها یک اقلیت بحساب میان. بنابراین اگر بخوایم رویاهامون را با الگو گرفتن از قالبها و کلیشه هایی که اکثریت جامعه برای زندگی خودشون بوجود آوردن شکل بدیم محکوم به چشیدن طعم تلخ شکستهای پی در پی خواهیم بود. برای موفقیت باید خودمون رو بهتر بشناسیم و برای شناخت خودمون باید به اطلاعات درست دسترسی داشته باشیم و یا حتی با تحقیقات سازمان یافته اطلاعات جدیدی رو در مورده خودمون تولید کنیم. یکی از کارهای روانشناسی اجتماعی بررسی پدیده هایی هست که در مورده گروه های مختلف از جمله اقلیت ها وجود دارن. بعنوان مثال تحقیقات نشون دادن که قضاوت اکثریت جامعه در مورده موفقیتها و شکستهای گروه های اقلیت بطور افراطی مثبت یا منفی هست. اگر افراد جامعه ببینن که چند نفر از یک گروه اقلیت از نظر تحصیلی آدمهای موفقی هستن میگن: «فلان اقلیت خیلی آدمهای تحصیل کرده ای هستن». این در صورتی هست که قضاوت درست باید بر اساس تعیین نسبت افراد تحصیل کرده در گروه اقلیت در مقایسه با نسبت افراد تحصیل کرده در گروه اکثریت صورت بگیره، اما در عمل اینطور نیست. بعنوان مثال اپرا وینفری یک خانم ثروتمند و موفق آفریقایی-آمریکایی هست که ثروت و معروفیتش رو از راه برنامه تلویزیونیش بدست آورده. در مقابل او ممکنه خانمها و آقایان سفید پوست زیادی باشن که از همین راه به موفقیت قابل توجهی دست پیدا کردن اما جامعه اکثریت بدون توجه به این مسئله اینطور قضاوت میکنه که خانم های آفریقایی-آمریکایی خیلی موفق هستن. عکس این مسئله هم وجود داره، یعنی وقتی چند نفر از یک اقلیتی مرتکب جرمی میشن، جامعه اینطور قضاوت میکنه که اون اقلیت خیلی خلافکار هستن. سوال مهمی که در ذهن ما باید مطرح بشه اینه که با توجه به وجود چنین پدیده ای در رابطه با اقلیت ها، دگرباشها چگونه میتونن از این اطلاعات برای رسیدن به اهدافشون استفاده کنن. شاید اولین کار تغییر انتظاراتمون از جامعه باشه، یعنی نباید از جامعه انتظار داشته باشیم که قضاوت منصفانه ای در مورده ما داشته باشه. دوم این هست که باید بدونیم گرچه یک سری حقوق اساسی ما همچنان زیر پا گذاشته میشن، اما در راه رسیدن به حقوقمون باید از خودگذشتگی های زیادی بکنیم و مراقب کارهایی که انجام میدیم و تصویری که از خودمون به جامعه نشون میدیم باشیم چرا که در این مرحله مورده قضاوت افراطی قرار خواهیم گرفت. سوال مهمی که اینجا مطرح میشه این هست که این از خود گذشتگی ها در چه زمینه هایی باید باشن و شامل چه رفتارهایی میشن. مثلا گفتار ما چطور باید باشه؟ رفتار ما؟ لباس پوشیدن؟ شکل روابط؟ تحصیلات؟ شغل و تولیدات ما؟ نقش هایی که در جامعه به عهده میگیریم؟ پاسخ این سوال رو در اینجا بعهده شما میزاریم. با توجه به نظراتی که دریافت خواهد شد یک جمع بندی صورت خواهد گرفت و در شماره بعدی مجله ضمن ادامه این مبحث بر اساس نظرات شما به یک پدیده مهم دیگه اجتماعی به نام «تاثیر اقلیت» پرداخته خواهد شد. تاثیر اقلیت به این میپردازه که چطور یک اقلیت میتونه ارزشها و خواسته های خودش رو در بین اکثریت جا بندازه.
هوداد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر