آرشیو شماره‌های مجله

آرشیو شماره‌های مجله
لطفا برای دریافت شماره‌های مجله روی عکس کلیک کنید

۱۳۹۲ فروردین ۲۶, دوشنبه

خودت باش (قسمت دوم)

کتاب اقلیت، کتاب نوشت (شماره دوم، آبان و آذر91)

در شماره اول بخش یکم از جزوه‌ی خودت باش را منتشر کردیم. با توجه به استقبال خوانندگان از این جزوه، دوستانی که مایلند کل جزوه را دریافت کنند، از طریق ایمیل مجله با ما ارتباط بگیرند. 
گروه سردبیری

هیئت‌های مذهبی «گی‌های سابق[1]» و «روان‌درمان‌گری‌های ترمیمی[2]» چه؟ آیا فایده‌ای دارند؟
پاسخ کوتاه: نه. نه تنها این اقدامات بی‌اثرند، بلکه غیرضروری هستند و به احتمال زیاد به شما آسیب می‌زنند.

برخلاف آن‌چه «راون‌درمان‌گران ترمیمی» و «هیئت‌های مذهبی گی‌های سابق» مدعی هستند، از آن‌جا که هم‌جنس‌گرایی «انتخابی» نیست، شما نمی‌توانید «نظرتان را تغییر دهید» ‌که گی، لزبین، بای‌سکسوئل یا ترنس‌جندر هستید. در حقیقت تمامی رشته‌های پزشکی و جوامع متخصصین این اقدامات را رد کرده و آسیب‌های جدی این روش‌ها که حتی به خودکشی منجر می‌شود اثبات شده است.

چند نکته‌ی اصلی که باید بدانید:
در ۱۹۹۰، جامعه‌ی روان‌پزشکی آمریکا به طور رسمی اعلام کرده‌است، که شواهد علمی نشان داده است که روان‌درمان‌گری‌ ترمیمی بی‌اثر است و می‌تواند بیش‌تر از سود رساندن زیان بار باشد.
در ۱۹۹۷، جامعه‌ی روان‌پزشکی آمریکا بار دیگر به صورت عمومی درباره‌ی به اصطلاح «روان‌درمان‌گری‌ ترمیمی» که هم‌چنین به نام روان‌درمان‌گری‌ وارون‌سازی یا تبدیلی[3] شناخته می‌شود هشدار داده است.
در ۱۹۹۸، جامعه‌ی روان‌پزشکی آمریکا اعلام کرده است که مخالف روان‌درمان‌گری‌ ترمیمی است و در بیانه‌ای رسمی اعلام کرده است، «مقالات و نوشته‌های علمی در حوزه‌ی روانشناسی، صریحاً و قویاً اثبات می‌کنند، که درمان‌هایی که مدعی تغییر گرایش جنسی هستند بی‌اثرند. هرچند خطرات محتمل در آن‌ها بسیار کلان‌اند، از جمله افسردگی، تشویش و رفتارهای خودویران‌گر (خودکشی)»
جامعه‌ی روان‌پزشکی آمریکا در سیاست‌گذاری شماره‌ی H-160.991 تصریح می‌کند که «این سازمان مخالف به کارگیری روان‌درمان‌گری « ترمیمی» یا « وارون سازی» است که مبتنی بر این فرض است که هم‌جنس‌گرایی فی‌نفسه یک نابه‌هنجاری روانی است یا بنا به این فرض سزاوار است که شخص هم‌جنس‌گرا گرایش جنسی‌اش را تغییر دهد.»
در ۲۰۰۱، رئیس کل بهداری دولت فدرال که مسئول بهبود بهداشت جنسی و ارتقاء رابطه جنسی سالم است تصریح کرده است که هم‌جنس‌گرایی «شیوه‌ی زندگیِ انتخابیِ برگشت‌پذیر» نیست.
بسیاری از والدین عضو Pflag شخصاً شاهد اثر مخرب این به اصطلاح «روان‌درمان‌گری‌ ترمیمی» بر فرزندانشان بوده‌اند. اعضای Pflag بر این باورند، که آموزش جامعه بر اساس حقایق علمی و نظر کارشناسان معتبر و نه بر اساس انگاره‌های مذهبی یا دانش‌نماهای[4] تبلیغیِ هیئت‌های مذهبیِ گی‌های سابق و مدافعان روان‌درمان‌گری‌ ترمیمی ضرورت دارد.
شناختن این گروه‌ها و نام‌های گوناگونی که با آن فعالیت می‌کنند ضرورت دارد. در پایان جزوه لیست برخی از آن‌ها آورده شده است.

هویت جنسی چیست؟ ترنس‌جندر به چه معنی است؟
پاسخ کوتاه: بیش‌تر افراد خود را تحت عنوان مذکر یا مونث معرفی می‌کنند، ولی برای برخی از ما، آن‌گونه که خود را باز می‌شناسیم و آن‌چه احساس می‌کنیم با جنسیتی که به هنگام تولد به ما نسبت داده‌اند هم‌خوانی ندارد.

هویت جنسی فرد، احساس درونی اش درباره‌ی مذکر یا مونث بودنش است. هویدایی جنسی[5] چگونگی نمایش جنسیت فرد به جهان است. همه‌ی ما هویت جنسی و شیوه‌ی هویدایی‌ داریم.
ترنس‌جندر کسی است که هویت جنسی یا هویدایی جنسی‌اش با انتظارات متداول از جنسیت فیزیکی‌اش متفاوت است. واژه‌ی «ترنس‌جندر» برای توصیف اشکال گوناگون ولی به هم پیوسته‌ای از افراد به کار می‌رود، که از واژه‌ها و مفاهیم متفاوتی برای معرفی خود استفاده می‌کنند که شامل ترنس‌سکسوئل‌ها[6] (همه‌ی ترنس‌سکسو‌ئل‌ها نیازمند یا خواهان جراحی تغییر جنسیت نیستند)، زنان با ویژگی‌های مردانه[7]، مردانی با ویژگی‌های زنانه، زنانِ مردانه پوش یا مردانِ زنانه پوش[8]، دگرباشان جنسی[9]، دو جنسه[8]، بوچ‌ها[10]، ترنس‌مَن‌[12]، ترنس‌وومن[13] و غیره. مانند سایر افراد، ترنس‌جندرها می‌توانند گی، لزبیین یا بای‌سکسوئل باشند. ترنس‌جندر بودن کاملاً طبیعی است، مهم‌ترین چیز، این است که خودتان باشید.

برای دریافت نسخه‌ی کامل جزوه‌ی خودت به ایمیل مجله پیام بدهید


من فکر می‌کردم افراد LGBT به شکل خاصی رفتار می‌کنند. اگر در کلیشه‌ها جا نمی‌شوم باز هم LGBT هستم؟
پاسخ کوتاه: کلیشه‌ها را نادیده بگیر. برخی در آن‌ها جا می‌شوند، برخی نه. خودت باش.

افراد LGBT هم‌چون افراد استریت، به شیوه‌های مختلف رفتار می‌کنند. کلیشه‌ها برآمده از جهل و پیش‌داوری و تعصب‌اند. گاه کلیشه‌ای درباره‌ی یک گروه، تمام اعضای آن را در بر نمی‌گیرد. گاه تعداد کمی و گاه تعداد بیش‌تری از آن‌ها را دربرمی‌گیرد. ولی یک کلیشه هرگز دربرگیرنده‌ی تمام اعضای یک گروه نیست.
به عنوان مثال، ممکن است بشنوید مردان گی ورزشکار و عضلانی نیستند. بسیار خوب، درباره‌ی دیو کوپایا[14] و اسرا توالو[15] چه می‌گویید؟ که ده سال در لیگ سراسری فوتبال NFL بازی می‌کردند. یا شیرجه‌زن و برنده‌ی مدال طلای المپیک گِرگ لوگانیس[16] چه طور؟ تمام این مردان و بسیاری مردان ورزشکار دیگر گی هستند.
برخی مردان گی خشن هستند و برخی دیگر نه. هرکدام که باشند، مهم نیست و اشکالی ندارد. عین هم‌این مساله درباره‌ی زنان لزبین و بای‌سکسوئل هم هست. کلیشه‌های بسیاری درباره‌ی لزبین‌ها هست. برخی زنان در آن‌ها جا می‌شوند برخی نه. نگران کلیشه‌ها نباشید؛اجازه ندهید که آن‌ها هویت شما را تعریف کنند، چه در آن‌ها جا می‌شوید چه نه. راه‌های بروز هویت LGBT به تعداد آدم‌های روی زمین متنوع است.
برخی در واکنش به کلیشه‌ها سعی می‌کنند کاملاً عکس آن‌ها عمل کنند. برخی مردان که از جنسیت‌شان مطمئن نیستند ممکن است فوق‌العاده نرینه رفتار کنند، مانند برخی مردان گی که از ترس آشکار شدن گرایش‌شان چنین می‌کنند. برخی زنان لزبین هم به دلیل مشابه رفتاری فوق‌العاده زنانه پیش می‌گیرند.
به یاد داشته باش نیازی نیست به کسی چیزی را ثابت کنی. فقط، خودت باش.

من هم‌واره خود را در جامعه‌ی GLBT منعکس نمی‌بینم. آیا منابعی برای جوانان رنگین پوست وجود دارد؟
پاسخ کوتاه: بله- به طور فزاینده منابع بسیاری برای جوانان LGBT رنگین پوست و هم‌چنین سایر کسانی که هویت‌های چندگانه دارند موجود است (جوانان معلول، بی‌خانمان و جز این‌ها)

به عنوان یک جوان LGBT رنگین پوست، ممکن است با مسائل مختلفی روبرو شوید که بر تجارب، رفتارها و چگونگی بیرون آمدن‌تان از پستو درباره‌ی گرایش جنسی و هویتی جنسی‌تان ازجمله سنت‌های خانوادگی و فرهنگی، دست‌رسی به منابع و شرایط مهاجرتِ قانونی‌‌تان اثر بگذارد. ممکن است در تصمیم‌گیری برای بیرون آمدن از پستو، به خطر انداختن رابطه‌تان با والدین و دوستان در بافت قومی/نژادی‌تان سخت باشد یا ممکن است احساس پذیرفته شدن به عنوان رنگین پوست در گروه‌های LGBT سفید پوستان را نداشته باشید.
LGBT و رنگین پوست بودن اثرات و معضلاتِ چندگانه در جامعه‌ی ما در پی دارد، LGBT بودن در جامعه نژادی‌تان و هم‌چنین دست و پنجه نرم کردن با تعصب نژادی و جهالتی که در بخش‌هایی از جامعه‌ی LGBT با آن رو به رو می‌شوید. ولی افراد LGBT در هر جامعه و فرهنگی هستند، و منابع رو به رشدی برای شما و خانواده‌تان موجود است.

لازم است نگران HIV و AIDS باشم؟
پاسخ کوتاه: همه باید درباره‌ی HIV و AIDS آگاه باشند.

جوان بودن مانع AIDS گرفتن‌تان نمی‌شود. بسیاری از کسانی که در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ عمرشان هستند و امروزه با AIDS زندگی می‌کنند، در نوجوانی مبتلا شده‌اند. به این‌که کیستید-LGBT، استریت، زن، یا مرد- ربطی ندارد، بلکه آن‌چه انجام می‌دهید شما را در خطر ابتلا به HIV قرار می‌دهد.
از آن‌جا که یورش HIV/AIDS واگیردار است، بسیاری از مردم بر این باور بودند که HIV/AIDS مساله‌ای مربوط به هم‌جنس‌گرایان است. جامعه‌ی GLBT در آغاز اپیدمی، بسیج شد تا واکنشی را فرمول‌بندی کند که در بر گیرنده‌ی آموزش و آگاه‌سازی جوامع، گسترش دید برای مقابله با انگ‌ها، گسترش شیوه‌های پیش‌گیری و به کار بستن شیوه‌های مراقبت و درمان مناسب برای افراد مبتلا باشد. تا کنون گسترش اپیدمی ادامه داشته است و خساراتی بر بسیاری از جوامع بین‌الملی تحمیل کرده. هنوز، با وجودِ آمارهای منکوب کننده از گسترشِ HIV/AIDS در جوامع مورد بررسی دیگر، بسیاری هنوز می‌خواهند، که باور کنند HIV/AIDS بیماری گی‌ها است.
حقیقت این است که GLBT بودن شما را به AIDS مبتلا نمی‌کند. هم‌چون سایر بیماری‌های مقاربتی (STDs)، رفتارهای خاص جنسی، مصرف مواد مخدر و عوامل دیگر می‌تواند شما را در خطر ابتلا به HIV قرار دهد، ویروسی که منجر به بیماری AIDS می‌شود. همه باید در باره‌ی حقایق مربوط به AIDS آگاه شوند.
HIV از تماسِ جنسی با شخص مبتلا، تزریق اشتراکی و یا استفاده از سرنگ مشترک (عمدتاً برای تزریق مواد مخدر) با شخص مبتلا، یا با عاملِ کمتر متداولِ انتقال خون یا خونِ لخته‌شده‌ی شخص مبتلا منتقل شود(امروزه این امر در کشورهایی که خون برای وجود آنتی‌بادی‌های HIV آزمایش می‌شود بسیار نادر است). کودکانی که از زنان مبتلا به HIV به دنیا می‌آیند، ممکن است هنگام تولد یا شیردادن با پستان مبتلا شوند. با وجود آن‌که پژوهش‌ها اطلاعاتِ معتبرِ بسیاری آشکار کرده، اطلاعات نادرست یا گمراه کننده‌ی بسیاری که برآمده از هم‌جنس‌گراستیزی است به صورت گسترده منتشر می‌شود، پس همواره به هنگام تحقیق در زمینه‌ی HIV/AIDS به منبع توجه کنید.

آیا آدم‌ها من را می‌پذیرند؟
پاسخ کوتاه: برخی شما را می‌پذیرند و برخی نه.

پیش‌داوری، تعصب و تبعیض در همه‌جای آمریکا و جهان وجود دارد. علیه آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار، علیه لاتین‌تبارها، علیه عرب‌ها، علیه آسیایی‌ها، علیه زنان، علیه مردمانِ فقیر، علیه کهن‌سالان و جوانان، علیه افراد معلول و علیه بسیاری دیگر تبعیض وجود دارد. چیره شدن بر تبعیض و تغییر برخوردها نیازمند زمان است.
اگر گی، لزبین، بای‌سکسوئل یا ترنس‌جندر هستید با پیش‌داوری و تعصب برخورد خواهید کرد. بر جامعه‌ی ما «فرضِ هتروسکسوئل بودنِ همه» حاکم است. ما را خانواده‌ها، مدارس، مذاهب و رسانه‌ها به گونه‌ای آموزش داده‌اند، که فرض کنیم همه استریت‌اند و ما را معمولاً بر این می‌دارند که علیه آنان که استریت نیستند یا استریت به نظر نمی‌رسند، تبعیض قایل شویم. این «فرض» به تازگی شروع به دگرگون شدن کرده است. هم‌چنین، جامعه‌ی ما فرض‌هایی در باب معنی پسر یا دختر، زن یا مرد بودن دارد و افراد را بر اساس پیروی از این پیش‌فرض‌ها قضاوت می‌کند.
پیش‌داوری‌هایی که با آن‌ها رو به رو می‌شوید می‌تواند نسبتاً ملایم باشد، مثلاً این‌که مردم شما را استریت فرض کنند در صورتی که نیستید و با اشتباه‌شان شما (و خودشان) را معذب کنند. ولی می‌تواند خیلی بدتر از این‌ها باشد. افراد LGBT در خطر ضرب و شتم، بیرون انداخته شدن از منازلشان، و اخراج از شغلشان قرار دارند آن‌هم تنها به خاطرِ گی، لزبین، بای‌سکسوئل یا ترنس‌جندر بودن. تبعیضاتی که افراد LGBT با آن رو به رو می‌شوند، در صورتی که عضو جمعیت‌های تحت تبعیض دیگری هم باشند، می‌تواند چندگانه شود. مردم معمولاً از آن‌چه نمی‌فهمند، می‌ترسند، و با آن‌چه مایه‌ی ترسشان است دشمنی می‌ورزند. این مبنای پیش‌داوری و تعصب است و وقتی این تعصب و پیش‌داوری به سمت LGBT ها نشانه می‌رود به آن «هوموفوبیا یا هم‌جنس‌گراهراسی» می‌گویند.
هم‌جنس‌گراهراسی، بای‌هراسی و ترنس‌هراسی هرچه مردم بیش‌تر و بیش‌تر درباره‌ی LGBT ها آگاه می‌شوند مورد تردید و پرسش قرار می‌گیرد. روی‌کردها و برخوردها درحال تغییراند که بخشی به واسطه‌ي صداقت و فاش‌گویی LGBTها در باره‌ی کیستی‌شان است. تغییر روی‌کردها و رفتارها دلیل دیگری هم دارد و آن ایستادان سایر مردم دوشادوش LGBTها و بیان این است که، «آن‌ها دوست، فرزند یا برادرمن‌اند و من به آن‌ها افتخار می‌کنم.»

به شدت احساس تنهایی می‌کنم. با چه کسی می‌توانم صحبت کنم؟
پاسخ کوتاه: تنها ماندنتان ضرورتی ندارد، آن بیرون، هستند کسانی که می‌توانند کمکتان کنند.

عمده‌ی نوجوانان، مگر آن‌ها که والدینشان در باب مسائل جنسی بسیار باز هستند، از داشتن هر احساس یا تجربه‌ی جنسی‌ای، استریت یا گی، احساس شرم‌ می‌کنند.
پیش از هر چیز، پی‌بردن به این‌که LGBT هستید آسان نیست. پیش‌دواری و تعصب موجود در جامعه، ممکن است منجر به این شود که بخواهید احساس‌تان را، حتی از خودتان، پنهان کنید و این می‌تواند در شما احساس تک افتادگی و تنهایی ایجاد کند.
بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که معتمدی بیابید، که بتوانید با او صحبت کنید. ممکن است این یک نفر را هم‌این حالا بشناسید؛ یک دوست، پدر یا مادر، خواهر یا برادر، یا پدر و مادر یکی از دوستانتان یا برادر یا خواهر بزرگ‌ترشان. ممکن است بزرگ‌سالی باشد که قبلاً به او اعتماد کرده‌اید و می‌دانید که می‌توانید دوباره به او اعتماد کنید.
ولی، اکنون، پیش از آن‌که با خودتان آسوده و خرسند نشده‌اید، از صحبت کردن با هر کسی که فکر می‌کنید ممکن است شما را قضاوت کند یا مخالف LGBTها است، بپرهیزید. می‌توانید با طرح موضوع هم‌جنس‌گرایی یا بای‌سکسوئالیتی در حالت کلی واکنش اشخاص را بررسی کنید. سوال‌هایی مانند این بپرسید، «برنامه‌ای درباره‌ی هم‌جنس‌گرا بودن دیدم، شخصاً هم‌جنس‌گرایی را می‌شناسی؟» یا «بعضی بچه‌ها در مدرسه پسری که بای‌سکسوئل است را مسخره می‌کنند، این کار به نظرت نادرست است؟» یا «شنیده‌ام یکی از دخترها لزبین است و والدینش به این خاطر او را از خانه بیرون انداخته‌اند. این کارشان چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟»
وقتی سوال‌هایی از این دست می‌پرسید باید توجه داشته باشید پاسخ افراد، نظر شخصی‌شان درباره‌ی شما نیست. آن‌ها مقصود اصلی پرسش‌های‌تان را نمی‌دانند. ممکن است، نظر منفی‌ای درباره‌ی LGBTها در این موقعیت داشته باشند، ولی درباره‌ی گی، لزبین، بای‌سکسوئل یا ترنس‌جندر بودن شما واکنش بسیار متفاوتی نشان دهند.
اگر کسی را نمی‌شناسید که در حرف زدن با او راحت باشید، که حامی و فهیم باشد، به یکی از شماره‌های‌ پشتیبانی که در انتهای جزوه آمده زنگ بزنید. این‌گونه می‌توانید با یک نوجوان یا بزگسال صحبت کنید. لازم نیست نامتان را بگوید و آن‌ها سعی نخواهند کرد شما را وادار به کاری کنند.
اگر آمادگی صحبت با کسی را ندارید، می‌توانید با خواندن منابع و اطلاعاتِ جوانانِ دیگر در وب‌سایت‌هایی که در انتها‌ی جزوه فهرست بندی شده‌اند، بر آگاهی خود بیافزایید. برخی سازمان‌ها آدرس‌های ایمیلی ارائه می‌کنند که از طریق آن می‌توانید پرسش‌هایتان را به صورت محرمانه برایشان بفرستید. لطفاً به خاطر داشته باشید، به هنگام برقراری هر تماسی، خوب بررسی و قضاوت کنید، چه از تلفن استفاده می‌کنید چه از اینترنت و یا با کسی حضوری صحبت می‌کنید.
هر راهی را که انتخاب می‌کنید، حرف زدن بدون شک کمک می‌کند. حرف زدن با دیگران و داشتن صداقت و صراحت می‌تواند راهی استوار در ارتباط با دیگران در زندگی و جامعه‌ی رنگارنگ و گوناگونِ LGBT باشد. هم‌چنین، به وضوح درخواهید یافت که تنها نیستید.
وارتان پاکباز

1. Ex-gay
2. Reparative therapy
3. Conversion therapy

4. Pseudoscience دانش‌نما، به تئوری‌ها، گزاره‌ها، روش‌ها و مقالات به ظاهر علمی گفته می‌شود که عده‌ای نه مبتنی بر شیوه‌های علمی بلکه در جهت منافع شخصی یا فرقه‌ای و با داشتن پیش‌فرض‌هایی که ساختشان با پژوهش علمی در تضاد است، با رنگ و لعابی به اصطلاح علمی طرح می‌کنند (که معمولاً کج فهمی و بی‌سوادی نگارنده در این ظاهرسازی هم موج می‌زند).
5. Gender experession
6. Transsexuals تراجنس
7. Masculine women
8. Drag queen مردان و زنان هم‌جنس‌گرایی که از پوش و ویژگی‌های ظاهری جنس مخالف استفاده‌ می‌کنند.
9. Gender queer
10. Two-spirit
11. Butches
12. transmen
13. transwomen
14. Dave Kopay
15. Esera Tuaolo
16. Greg Louganis


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر